1912

ساخت وبلاگ

امکانات وب

خيال خام پلنگ من به سوي ماه پريدن بودو ماه را ز بلندايش به روي خاك كشيدن بودپلنگ من دل مغرورم پريدو پنجه به خالي زدكه عشق ماه بلند من وراي دست رسيدن بودمن و تو آن دو خطيم آري موازيان به ناچاريكه هر دو باورمان زاغاز به يكدگر نرسيدن بودگل شكفته خداحافظ اگرچه لحظه ديدارتشروع وسوسه اي در من به نام ديدن و چيدن بودشراب خواستم و عمرم شرنگ ريخت به كام منفريبكار دغل پيشه بهانه اش نشنيدن بوداگر چه هيچ گل مرده دوباره زنده نشد امابهار در گل شيپوري مدام گرم دميدن بودچه سرنوشت غم انگيزي كه كرم كوچك ابريشمتمام عمر قفس مي بافت ولي به فكر پريدن بوداز حسن منزوی 1912...ادامه مطلب
ما را در سایت 1912 دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : tanhaa-yek-sedaa بازدید : 55 تاريخ : يکشنبه 9 بهمن 1401 ساعت: 17:52

تو اما وارد رگ‌هایم شدی و همه چیز تمام شد خیلی سخت است بخواهم از تو شفا یابم! از : غسان کنفانی 1912...
ما را در سایت 1912 دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : tanhaa-yek-sedaa بازدید : 87 تاريخ : يکشنبه 9 بهمن 1401 ساعت: 17:52

رفتم مگو، مگو، که چرا رفت، ننگ بود
عشق من و نیاز تو و سوز و ساز ما
از پرده خموشی و ظلمت، چو نور صبح
بیرون فتاده بود به یکباره راز ما!

پ.ن:

دل، بامن چه ها کرد... 

این قصه ی کوتاه و کامل!

1912...
ما را در سایت 1912 دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : tanhaa-yek-sedaa بازدید : 92 تاريخ : پنجشنبه 23 تير 1401 ساعت: 18:52

میتوان به دور از چشم جهان به دنبال تو گشت! 1912...
ما را در سایت 1912 دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : tanhaa-yek-sedaa بازدید : 77 تاريخ : پنجشنبه 23 تير 1401 ساعت: 18:52

خيال خام پلنگ من به سوي ماه پريدن بودو ماه را ز بلندايش به روي خاك كشيدن بودپلنگ من دل مغرورم پريدو پنجه به خالي زدكه عشق ماه بلند من وراي دست رسيدن بودمن و تو آن دو خطيم آري موازيان به ناچاريكه هر دو باورمان زاغاز به يكدگر نرسيدن بودگل شكفته خداحافظ اگرچه لحظه ديدارتشروع وسوسه اي در من به نام ديدن و چيدن بودشراب خواستم و عمرم شرنگ ريخت به كام منفريبكار دغل پيشه بهانه اش نشنيدن بوداگر چه هيچ گل مرده دوباره زنده نشد امابهار در گل شيپوري مدام گرم دميدن بودچه سرنوشت غم انگيزي كه كرم كوچك ابريشمتمام عمر قفس مي بافت ولي به فكر پريدن بوداز حسن منزوی 1912...ادامه مطلب
ما را در سایت 1912 دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : tanhaa-yek-sedaa بازدید : 77 تاريخ : پنجشنبه 23 تير 1401 ساعت: 18:52

تو که قلبت قبل از این ها رفته بود

بایدم اجازه میدادم بری...

مردم که با خبرن از رفتنت...

پس سراغ کی رو میگیرن ازم؟

 

از رستاک

1912...
ما را در سایت 1912 دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : tanhaa-yek-sedaa بازدید : 109 تاريخ : پنجشنبه 28 فروردين 1399 ساعت: 15:34

برو عزیزدلم...

عشق یاد داده به من....

به احمقانه ترین شیوه‌ها، گذشتن را !!


از رویا ابراهیمی

1912...
ما را در سایت 1912 دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : tanhaa-yek-sedaa بازدید : 138 تاريخ : جمعه 16 اسفند 1398 ساعت: 6:52

بعد ها در کهنسالیت...

در کنار هرکه که خوشبخت هستی..

از من یاد کن...

اندوه من تو را مغرور تر...

خوشبخت تر و زیباتر خواهد کرد..

محبوبم...

محبوب دروغگوی زیبای بدم!!

1912...
ما را در سایت 1912 دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : tanhaa-yek-sedaa بازدید : 134 تاريخ : جمعه 16 اسفند 1398 ساعت: 6:52

گمان میکردم که سرشار از درخشش و نوری...

1912...
ما را در سایت 1912 دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : tanhaa-yek-sedaa بازدید : 108 تاريخ : جمعه 16 اسفند 1398 ساعت: 6:52

محبوبم...

برای تو می نویسم...

برای تو که گمان میکردم...هر شعری بنویسم دوست ترم خواهی داشت!

و هرگز نمیروی از من!

اکنون با تمام گمان های به اثبات نرسیده ام، به تو می گویم!

چنین صبری برازنده ی تو نیست!

 

پ.ن : سه هزار تایی شدی!

و جهانی مشتاق روی توست!

1912...
ما را در سایت 1912 دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : tanhaa-yek-sedaa بازدید : 125 تاريخ : جمعه 16 اسفند 1398 ساعت: 6:52